کد مطلب:36159 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:161
در این قسمت، سه مطلب را تذكر داده اند واز فزند خود و همه ی فرزندان معنوی خویش (پیروانشان) میخواهند كه بدانند و درك كرده و بفهمند آنهم بطور قطع، و خلاصه دانستن مقرون به ایمان و یقین، كه البته بین دانستن، با ایمان و یقین فرق است. مرحوم امام خمینی رضوان الله علیه در مقام بیان فرق بین این دو، مثلی زده و می فرمودند: همه می دانیم كه مرده هیچ كاری نمی تواند بكند و روح ندارد و جامد است [صفحه 194] و مع ذلك همه از مرده ترسیده و می هراسند زیرا هر چند علم دارند اما ایمان ندارند ولیكن مرده شور نمی ترسد و دست به بدن مرده زده و او را غسل می دهد، زیرا او علاوه بر علم، ایمان دارد. خلاصه حضرت علی علیه السلام می فرماید با یقین بدان كه تو هرگز به آرزو و آرمان خود نمی رسی. آری، حقیقی است كه انسان همواره با دنیائی امید و آرزو همراه است كه جز به مختصری از آن نخواهد رسید و اصولا اگر بنا بود هر كسی به همه ی آرمانهایش برسد و دست بیاید نظام جهان از بین می رفت و هیچ چیزی در جای خود قرار نمی گرفت و شما می بینید كه هر كس آرزومند است برای همیشه مانده و مرگ نداشته باشد، همه ی بلاها از او دفع شود، دشمنان و مخالفانش سركوب گردیده و نابود شوند و ده ها و صدها آرمان و آرزوهای دیگر كه همواره با حیات، بقاء و سعادت دیگران تعارض دارد و از طرفین نسبت به یكدیگر این گونه آرزوها هست و خلاصه جهت دیگر برای بیان حقیقت فوق این است كه آرزوها نا محدودند و امد و مدت انسان و دوران حیات او محدود می باشد و البته انسان در مدت محدود نمی تواند به آرمانهای نا محدود دست بیابد. مطلب دوم این است كه انسان از اجل و مدت معین و مقرر خود تجاوز نخواهد كرد، تردید ندارد كه در راس مدت مضبوط، انسان رفتنی بوده و هرگز اجل او قابل تاخیر نیست چنانكه در قرآن كریم میخوانیم: «و انفقوا مما رزقناكم من قبل ان یاتی احدكم الموت فیقول رب لولا اخرتنی الی اجل قریب فاصدق و اكن من الصالحین و لن یوخر الله نفسا اذا جاء اجلها و الله خبیر بما تعملون»[1] «از آنچه كه ما به شما روزی دادیم انفاق كنید پیش از آنكه مرگ یكی از شما فرا برسد پس بگوید پروردگارا اجل مرا اندكی به تاخیر انداز تا صدقه دهم و از نیكوكاران باشم. و خدا هرگز اجل كسی را از وقت مقرر، تاخیر نخواهد افكند و خداوند به هر چه می كنید آگاه است.» [صفحه 195] و نیز می فرماید «اذا جاء اجلهم لا یستاخرون ساعه و لا یستقدمون».[2] «اجل آنان كه فرارسید و مدتشان كه به سر آمد نه ساعتی به تاخیر انداخته و نه مقدم خواهند داشت.» مطلب سوم: انسان بداند ه در راه پیشینیان و امتهای گذشته است و خط سیر آنان را پیموده و به سوی سرنوشت محتوم آنان رهسپار می باشد و برنامه آنان را دنبال می كند و از قانون مرگ آنان راگرفت، استثنا نخواهد شد. چنانكه در قرآن كریم می خوانیم: «و ما جعلنا لبشر من قبلك الخلد افان مت فهم الخالدون كل نفس ذائقه الموت»[3] «ما برای بشری پیش از تو ای پیامبر، ابدیت قرار ندادیم آیا اگر تو بمیری آنان مخلد و جاوید خواهند ماند؟ هر كسی مرگ را می چشد و ملاقات می كند.»
(و اعلم یقینا انك لن تبلغ املك و لن تعدو اجلك و انك فی سبیل من كان قبلك) «و بطور یقین و قطع بدان كه تو، به آرزوی خود نخواهی رسید و از مقدار مقدر عمرت نخواهی گذشت و نیز بدان كه تو در راه همه ی كسانی كه پیش از تو بوده اند میروی»
صفحه 194، 195.